امروزه هر سازمان به کمک دریافت دادههای صحیح و تحلیل آنها و استخراج نتایج مدیریتی میتواند در زمره کسب و کارهای موفق قرار گیرد. این امکان با برنامهریزی و راهاندازی یک سیستم هوش کسب و کار برای سازمانها فراهم میگردد.
کسب و کار هوشمند به مجموعهای از مهارتها، فناوریها و برنامههای كاربردی اطلاق ميشود كه به منظور جمعآوری، يكپارچهسازی، تجزيه و تحليل و ايجاد دسترسي به انبارههاي داده سازمان مورد استفاده قرار ميگيرند. هوش تجاری در قالب پردازش تحليلی برخط (OLAP) به تحليل دادههای تجاری و ایجاد بستری مناسب جهت اتخاذ تصميمات دقيق و هوشمند میپردازد. هوش تجاری، نه به عنوان يک محصول و نه به عنوان يک سيستم، بلکه به عنوان يک معماری و رويکردی جديد مورد نظر است که البته شامل مجموعهای از برنامههای کاربردی و تحليلی است.
در واقع طی سالیان اخیر Business Intelligence یا همان هوش کسب و کار به یکی از موضوعات مهم عرضه فناوری اطلاعات تبدیل شده است.
یکی از مهمترین اهداف BI تصمیمگیری براساس دادههای تحلیل شده و افزایش دقت و سرعت در ارائه تحلیل مبتنی بر دادهها است. این ویژگیها به سازمان کمک خواهد کرد تا تصمیمگیریها بر مبنای حقایق و هوشمندانهتر اتخاذ شوند، در نتیجه بهرهوری و کارایی سازمان نیز افزایش مییابد.
فرآیند تحلیل دادهها
فرایندی که در آن دادهها از بخشهای مختلف سازمان جمع آوری میشود، تحلیل آماری و ریاضی بر روی آن صورت میگیرد، تبدیل به بستههای اطلاعات ارزشمند میگردد، و در غالب نمودارها و جداول معنادار تصویر میگردد، فرآیند تحلیل داده نامیده میشود.
اهداف تحلیل داده کسب و کار :
۱) تصمیمگیری بر اساس تجربیات گذشته سازمان
۲) یکپارچگی اطلاعات کل سازمان در یک سیستم
۳) دسترسی آسان به اطلاعات در حداقل زمان ممکن
۴) تسریع و بهبود فرایند تصمیمگیری
۵) تشخیص، پیش بینی و مقایسه روندها